افسانه ها و داستان های ترسناک

ساخت وبلاگ

سلام .خوش اومدین.اینجا من سعی می کنم که مطالب ترسناک بذارم.

افسانه ها و داستان های ترسناک...
ما را در سایت افسانه ها و داستان های ترسناک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نیلوفر tarsnakniloo بازدید : 615 تاريخ : يکشنبه 25 مرداد 1394 ساعت: 16:24

سلام.خوبین؟

من یه سوال دارم.ببخشین اینترنت من خرابه؟یا یه همچین چیزی؟یعنی واقعا این همه التماس کردم،این همه ادم که اومدن ،یه نفر هم نظر نذاشته؟واقعا؟حتی یه ایمیل هم نداشتم؟مشکل چیه؟شما بی احساسین؟اینترنت خرابه؟اینترنت داره بین مارو خراب میکنه و پیامارو به دستم نمی رسونه؟من بدبختم؟من روانیم؟مشکل از کجاست؟تو نظرات جوابمو می دین؟شاکی

دیگه حرفی ندارم.
 

افسانه ها و داستان های ترسناک...
ما را در سایت افسانه ها و داستان های ترسناک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نیلوفر tarsnakniloo بازدید : 253 تاريخ : يکشنبه 25 مرداد 1394 ساعت: 16:10

سلام من خواستم که لیست کتاب هایی که به نظرم قشنگ بود رو براتون بذارم.چطوره؟سعی ام رو می کنم که براتون برای دانلود هم بذارم ولی الان شرایطش رو ندارم.متاسفم.ولی این لیست هم شاید بهتون کمک کنه؟در هر صورت اگر نظری در مورد این کتاب ها دارین بذارین و اگه به من ایمیل هم بزنین می تونم سایتی که ازش دانلود کردم رو هم براتون بفرستم.من خیلی از این کتاب هارو با بدبختی پیدا کردم .چون خیلی هاشون هنوز ترجمه نشده بودن.خوب اغین هم لیست:

بوسه های خون اشام

دنیای شبانه

خون واقعی

رازی را به من مگو

خاطرات خون اشام

زام-بی

ابلیس

اسم من اهریمن

اکادمی خون اشام-عاشقشم-

برایم بمیر

برج تاریک

بوسه ی پیش از مرگ-خیلی باحاله،قدیمی بود و با لحن خنده داری بیان شده بود مثلا :وقتی داشتم خونه ی الن را ترک می گفتم...-

ترانسیلوانیا

توایلایت -نتونستم زمین بذارمش-

جیغ

حماسه ی مورسیس

خانه ی شیطان

کیستار

جن زده

دختران وحشی

دراکولا

دروازه های سنگ و بند

دفتر خاطرات من مرده ام

رازم را نگه دار

رافائل،خون اشام-ناز بود-

روزگاری یک جادوگر

سیپتیموس هیپ

شوالیه

قدرت اهریمنی اش

کابوس

کمد شماره سیزده

گرگینه

یک قطره خون

محفل اسرار امیز

مرگ تا تاریکی-البته زبان اصلیه ها-

من مارتین نیستم

موج سواری

میزبان

نایت ساید-قشنگه؟من هر بار اومدم بخونم حوصله ام سر رفت فکر کنم فقط یک صفحه خونده باشم.

نفرین یک جسد

هری پاتر-همه جا میشه پیداش کرد

 بارتیمیوس

بقیه ی کتابام هم دانلود نکردم و تو جا کتابی هستن اگه واقعا انتظار دارین همشون رو در ارم و اسمشون رو بنویسم که خیلی خود خواهین.در ضمن من از همه ی این ها خوشم نمی یاد و چند تا شون هم نخوندم.گفتم شاید شما دوس داشته باشین.پس سلیقه ام رو مسخره نکنین.محبتشما که نظر نمی ذارین گفتم خودم برا خودم لاو بیام.نخند.معلومه خیلی دوسم داره ها.

نظر یادتون نره ها.فدات ،قربانت،کتاب بخونی،نظر بذاری،بوس بوس

خندوانه که میبینین؟؟؟

 

افسانه ها و داستان های ترسناک...
ما را در سایت افسانه ها و داستان های ترسناک دنبال می کنید

برچسب : لیست,لیست کتاب,کتاب های جالب,لیست کتاب های جالب,فهرست کتاب های جالب, نویسنده : نیلوفر tarsnakniloo بازدید : 258 تاريخ : شنبه 24 مرداد 1394 ساعت: 17:43

من هم بالاخره افسانه گذاشتم.خب البته که شما باید کمکم می کردید و من هم دست تنها دارم این همه کار(منظور اون 4 تا دونه عکسه) رو انجام می دم.باوجود اینکه حد.د یک شبانه روز از درخواست همکاری ام نگذشته و 34 نفر از اینجا بازدید کردند نه نظری داشتم و نه ایمیلی در مورد همکاری.دیگه نمی دونم باید چیکار کنم .بابا حداقل برام فحش بذارین بفهمم که توجه کوچولویی دارین.البته اگه انتظار منتشر کردنشون رو دارین متاسفم.من شدیدا همکار لازم دارم.اگه داستان کوتاه یا سریال مانند دارین دیگه واقعا گل کاشتین و مطمئنا با اسم خودتون منتشر میشه.


زنگ‌های مرگ
زنگ‌هایی است که توسط یک جادوگر ماهر استفاده می‌شود :

این زنگ‌ها هفت عدد هستند که هر کدام نام سازنده خود را دارند. هر چه قدرت و اندازه زنگ‌ها بیشتر باشد، کنترل آنها مشکل‌تر می‌شود و اگر استفاده از آنها با دقت صورت نگیرد، ممکن است اثرات جانبی بدی برای کسی که آنها را به صدا در می‌آورد داشته باشند. از زنگ‌ها برای فراخوانی و کنترل بر روی مرده‌ها و مرگ استفاده می‌شود(معمولا این زنگ‌ها به ترتیب روی یک میله قرار می‌گیرند ).
اندازه زنگ‌ها از یک قوطی کوچک تا شیشه‌ای بزرگ متغیر است. بنا به استفاده هرکس، جادوی خاص همان فرد بر روی زنگ‌ها حکاکی شده است
جنس زنگ‌ها متفاوت است، اما اغلب از نقره و برنز استفاده می‌شود. دسته‌ها نیز گاها از چوب ماهون و چوب آبنوس درست می‌شوند. البته گاهی اوقات نیز از استخوان استفاده می‌شود
زنگ‌ها

* رانا - Rana

خواب‌آور یا خواب آورنده، رانا است. کوچکترین زنگ و دارای بلندترین صدا در بین بقیه زنگ‌هاست. صدای آن خواب‌آور است و باعث بی حرکتی می‌شود. این زنگ می‌تواند مردگان ضعیف را به مرگ بازگرداند

* موزرائیل - Mosrael

موزرائیل یا بیدار کننده، زنگی است که از آن برای احضار مردگان از دنیای مرگ استفاده می‌شود. اما در عین حال، می‌تواند جادوگری که آن را به صدا در می‌آورد به دنیای مرگ بفرستد.

* کیبث - Kibeth

کیبث تحرک آور، زنگی است که حرکت را کنترل می‌کند. این زنگ می‌تواند قابلیت حرکت هدف خود را بگیرد یا کنترل آن را به دست کسی دهد که آن را به صدا درآورده است.

* دایریم - Dyrim

دایریم سخنگو، زنگی آهنگین است که صدا را کنترل می‌کند. این زنگ می‌تواند به کسانی که صدا ندارند، (مانند مردگان) صدا بخشیده یا صدا را از کسی بگیرد. از صدای آن می‌توان برای بهبود وضعیت روحی استفاده کرد. چون وقتی به صدا در می‌آید، طنین آن در گوش افراد زنده شیرین و دلپذیر است.

* بلگائر - Belgaer

بلگائر متفکر، زنگی است که قدرت دستکاری خاطرات را دارد. این زنگ می‌تواند خاطرات فراموش شده در ارواح گمشده در مرگ را به یاد آورد یا خاطراتی را پاک کند. اگر با دقت از این زنگ استفاده نشود، ممکن است ذهن کسی که آن را به صدا درآورده است نابود کند.

* سارانث - Saraneth

سارانث یا اسیر کننده که بم‌ترین صدا را در میان باقی زنگ‌ها دارد، اغلب برای مجبور کردن مردگان به درخواست‌های کسی که زنگ را به صدا درآورده استفاده می‌شوداستفاده از این زنگ به همراه رانا و کیبث خیلی رایج است. اگر بدون احتیاط از آن استفاده شود، می‌تواند ذهن کسی که آن را به صدا درآورده است را به هم بریزد

* آسترائیل - Astarael

آسترائیل یا افسرده، هفتمین و آخرین زنگ است. این زنگ چنان قدرتمند است که شنیدن صدای آن برای همه کس، حتی کسی که آن را به صدا درآورده است، می‌تواند منجر به فرو رفتن در اعماق مرگ شود.

 

 

 

 

آيا "آوداكداورا" يك ورد واقعي است؟!

 

در دنياي هري پاتر اين ورد نفرين مرگبار است و بد ترين ورد از ميان سه ورد نا بخشودني محسوب مي شود كه اگر جادوگري آن را عليه انسان ديگري استفاده كند كيفر آن حبس ابد در زندان آزكابان خواهد بود.

 

جي.كي.رولينگ اكثر وردهايش را به طور كامل از تصورات خودش ابداع كرده ولي نفرين "آوداكداورا" در يك زبان باستاني خاور ميانه به نام زبان "آرامي" ريشه دارد.جادوگر هاي دوران باستان،از عبارت:abhadda kadhebbra به معني "مانن همين كلمه نابود شو" براي از بين بردن بيماريها استفاده مي كردند.ولي مدارك و گواهي وجود ندارد كه كسي از اين ورد براي كشتن استفاده كرده باشد .

 

احتمالا اين عبارت،ريشه كلمه جادويي"آبراكادابرا" است.امروزه اين كلمه يكي از كلماتي است كه شعبده بازها در وردهايشان استفاده مي كنند،ولي در گذشته،پزشكان از اين كلمه استفاده مي كردند."كوئنتيوس سرنوس سامونيكوس" كه پزشكي اهل روم باستان بود و در حدود سال200ميلادي زندگي مي كرد،از اين كلمه به عنوان وردي براي از بين بردن تب استفاده مي كرد.بر اساس نسخه او بيمار بايد يازده بار اين كلمه را پشت سر هم روي يك صفحه كاغذ مي نوشت . هربار يكي از حروف اين كلمه را كم مي كرد:

 

ABRAKADABRA

 

ABRAKADABR

 

ABRAKADAB

 

ABRAKADA

 

ABRAKAD

 

ABRAKA

 

ABRAK

 

ABRA

 

ABR

 

AB

 

A

 

اين كاغذ را بايد در پارچه اي از جنس كتان مي پيچيدند و نه روز به گردن بيمار مي آويختند.پس از اتمام اين مدت،بيمار بايد پارچه اي از جنس كتان مي پيچيدند و نه روز به گردن بيمار مي آويختند.پس از اتمام اين مدت ،بيمار بايد پارچه را از بالاي شانه اش به درون رودخانه اي مي انداخت كه به طرف شرق در جريان باشد.وقتي آب،نوشته هاي روي كاغذ را پاك مي كرد،تب نيز از بين مي رفت. شهرت و محبوبيت اين مداوا در قرنهاي بعد،افزايش يافت و از آن حتي براي درمان "سياه مرگ" يا همان"طاعون خياركي" نيز استفاده مي شد .خوانندگان باهوش اين مقاله حتممتوجه مي شوند كه اين عمل،اگر تأثيري نداشته باشد،حداقل باعث مي شود بيمار مدتي را در انتظار بهبود سپري كند و به دليل اينكه بسياري از بيماريها معمولا دوره اي يك يا دو هفته اي دارند،احتمالا اين ورد به هيچ وجه تأثيري در درمان بيماري نداشت،ولي از طرف ديگر ضرري هم نداشت.

 

 

 

 

احتمالا باید بدانید که سگ بزرگی نگهبان دروازه ی مردگان است و در داستان های زیادی به او اشاره شده.

فلافي در حقيقت موجودي جادويست كه به اسطوره هاي يونان تعلق دارد و نامش سربروس است.سربروس نيز نگهبان بود و از سرزمين مردگان نگهباني مي كرد،يعني مكاني كه روح مردگان به آنجا مي رفت،كه تا ابد در زندگي كند.يكي از وظايف سربروس خوردن افرادي بود كه تلاش مي كردند فرار كنند و وظيفه ديگر او دور نگه داشتن زندگان بود.

سربروس و هركول

سربروس در يكي از اسطوره هاي مشهور يونان،يعني در ماجراي دوازده عمل شاقي كه هركول انجام داد، نقش مهمي داشت. الهه اي به نام هرا ، هركول را فريب داد تا مرتكب جنايتهاي وحشتناك شود. جزاي هركول اين بود كه دوازده سال براي پادشاهي كه لياقت چنداني نيز به پادشاهي نداشت خدمت كند.آن پادشاه، از هركول خواست دوازده كاري را انجام دهد كه غير ممكن مي نمودند.بسياري از اين كارها مستلزم كشتن يا اسير كردن موجودات وحشي خبيثي همچون هيدار ،موجودي چند سر بود.آخرين كاري كه پادشاه از هركول خواست كه مشكل ترين آنها نيز محسوب مي شد ،اين بود كه،هركول،سربروس را از محل نگهباني اش در دروازه سرزمين مردگان اسير كند ، تا سربروس مانند افراد نظامي جلوي پادشاه رژه برود.كه البته اين قهرمان اسطوره اي يونان با موفقيت اين كار را انجام داد.

سربروس و موسيقي

فرد ديگري نيز بر سربروس چيره شد،ولي براي چيرگي بر او از زور بازو استفاده نكرد. ارفئوس كه موسيقي داني خوش قريحه بود ،با سرزمين مردگان به مقابله برخاست تا معشوقه خود،اوريديس را آزاد كند.ارفئوس از قدرت هركول برخوردار نبود به همين دليل براي رام كردن سربروس ، ساز خود را كه چنگچه نام داشت،نواخت.او توانست به آرامي از كنار سربروس بگذرد و به اين وسيله توانست اوريديس را فراري دهد . به همين دليل بود كه دوست يوناني به هاگريد گفته بود موسيقي باعث رام شدن فلافي مي شود

منبع:کمی خودم و بقییییه بزرگ ترین مرجع افسانه ها و اساطیر باستان

افسانه ها و داستان های ترسناک...
ما را در سایت افسانه ها و داستان های ترسناک دنبال می کنید

برچسب : افسانه,اساطیر,داستان,افسانه های جالب, نویسنده : نیلوفر tarsnakniloo بازدید : 255 تاريخ : شنبه 24 مرداد 1394 ساعت: 3:14

سلام.خوبین؟خوش اومدین .می دونم که گذاشتن عکس ترسناک(گاهی وقتها هم غیر ترسناک!)مناسب اسم این وبلاگ نیست.می دونم.که اینجا داستان ها و افسانه های ترسناکه.ولی قبول کنین که "دست تنها"نمی تونم .بالاخره الان تابستونه و من هم همش با این همه کلاس و مسافرت رفتن نمی رسم.ولی باز هم ببخشین.باشه ،زیاد حرف نمی زنم.

 

 

 

افسانه ها و داستان های ترسناک...
ما را در سایت افسانه ها و داستان های ترسناک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نیلوفر tarsnakniloo بازدید : 384 تاريخ : شنبه 24 مرداد 1394 ساعت: 2:41

سلااااااااااااام:

تو رو خدا جون هرکی دوس داارین به من یه کمکی کنین.بابا هر وبلاگ باحالی هم اگه وجود داره چند نفر دیگه هم بهش کمک می کنن.تو هر زمینه حتی اگه یه ذره توی خودتون استعداد می بینین بهم بگین.لازم دارم و کمک می خوام .خواهشن و لدفن .من بیچاره تنها نمی دونم باید چیکار کنم.

این هم ایمیلم که دیگه بهونه ای باقی نمونه .من شدیدا احتیاج به مطلب دارم. باز هم لدفن.گریه

 

[email protected]

 

بی صبرانه منتظر کمک های سبزتان هستم.

افسانه ها و داستان های ترسناک...
ما را در سایت افسانه ها و داستان های ترسناک دنبال می کنید

برچسب : همکاری,کمک برای راه اندازی وبلاگ درست و حسابی,من بدبختم,کمک می خوام,کمک التماس, نویسنده : نیلوفر tarsnakniloo بازدید : 281 تاريخ : جمعه 23 مرداد 1394 ساعت: 2:29

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

افسانه ها و داستان های ترسناک...
ما را در سایت افسانه ها و داستان های ترسناک دنبال می کنید

برچسب : عکس ,عکس ترسناک ,عکس های باحال ,عکس های ترسناک ,ترسناک ,مطالب ترسناک , نویسنده : نیلوفر tarsnakniloo بازدید : 1017 تاريخ : جمعه 23 مرداد 1394 ساعت: 0:54

افسانه ها و داستان های ترسناک...
ما را در سایت افسانه ها و داستان های ترسناک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نیلوفر tarsnakniloo بازدید : 324 تاريخ : پنجشنبه 22 مرداد 1394 ساعت: 3:10

به نظر من که خیلی نازه.من عاشق خون اشام ها هستم.

افسانه ها و داستان های ترسناک...
ما را در سایت افسانه ها و داستان های ترسناک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نیلوفر tarsnakniloo بازدید : 389 تاريخ : جمعه 16 مرداد 1394 ساعت: 23:38